وفاداری

گنجشکی باعجله وتمام توان به آتش نزديک ميشد و برميگشت!

پرسيدند:چه ميکنی؟گفت:در اين نزديکی چشمه آبی هست

ومن نوک خود را پر از آب ميکنم وآن را روی آتش ميريزم.گفتند:

حجم آتش در مقايسه با آبی که تو مياوری بسيار زياد است

و اين آب فايده ای ندارد.گفت:

شايد نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند ميپرسد :

زماني که دوستت در آتش ميسوخت تو چه کردی؟

پاسخ ميدهم :

هر آنچه از من بر مي آمد ...انجام دادم ...



نظرات شما عزیزان:

maryam
ساعت21:48---7 آذر 1392
کاش روزی که خدا از ما هم در مورد اعمالمان چیزی میپرسد حرفی برای گفتن داشته باشیم.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, | 20:19 | نویسنده : Masoomeh shahbazi |

.: Weblog Themes By VatanSkin :.